Username:   Password:        Lost Password?  |  Register

FAQs

Question

کسانی را می شناسیم که سالیان سال دیدار امام زمان را از درگاه خدا خواسته اند یا دست کم طالب نگاهی بوده اند. چرا دیدار نصیب چنین مشتاقی نمی شود؟

Answer

ما عادت کرده ایم که اگر یک قدمی برداشتیم بلافاصله جایزه ای نصیبمان شود. در میان طلبه ها معروف است که می گویند:« نادان – آنگاه که دو رکعت نماز می خواند- منتظر وحی می شود!» حقیقت این است که باید ببینیم توقع ما چه اندازه است؟ آیا به اندازه ی انتظار خویش، تلاش و کوشش کرده ایم ؟ چه اندازه به وظایف شرعی خود عمل کرده ایم ؟
دعایی در کتابهای حدیث وارد شده است که در آن عبارت « اللهم عرفنی نفسک» آمده است و دعای زمان غیبت نام دارد . از جمله بخشهای آن این است که:
« خدایا ! مرا چنان کن که در آن چیزی که تو تاخیر کرده ای شتاب نکنم و در آن چه تو مقدم داشته ای تاخیر نورزم .»
در نتیجه اولا: خود امام زمان علیه السلام دستور می دهند که:
« برای تعجیل فرج و گشایش کار ، بسیار دعا کنید.»
ثانیا : ما به دعای بسیار ماموریم و باید سعی کنیم وظیفه ی خود را عمل کنیم.
ثالثا: در ضمن دعا ، مشتاق ظهوریم.
رابعا: طالب دیداریم . عاشقانه طالبیم ؛ نه طلب کارانه. شاید این نوع تعبیرات شرط ادب نباشد که: چرا نیامدی؟ کجایی؟ پس چرا نمی آیی؟ ما آماده ایم! بلکه صحیح تر آن است که به تقدیر الهی راضی باشیم و در عین حال از طول زمان غیبت به خدای جهان شکوه برده ظهور حضرتش را مشتاقانه طلب کنیم .
امامان علیهم السلام مردم را با آداب خاص تربیت کرده اند. اشتیاق دیدار مطلبی است و برخورد طلب کارانه موضوعی دیگر.
هنگامی که امیرالمومنین علیه السلام ضربت خورده بودند، امام حسن علیه السلام دم در خانه آمدند و فرمودند :« اقا حالشان سنگین است؛ مردم متفرق شوند.» مردم هم رفتند. چند نفری ایستادند. یکی از آن ها أصبغ بن نباته بود . امام حسن علیه السلام فرمود:« چرا نمی روی؟» گفت:« شما فرمودید: بروید؛ وظیفه ی من نیست به داخل خانه بیایم؛ ولی تا مولای مهربانم را نبینم ، پاهایم یارای رفتن نمی دهد. شرط ادب هم اجازه نمی دهد خود سرانه وارد شوم.» امام حسن علیه السلام به داخل خانه رفت و برگشت. فرمود:« داخل شو.» أصبغ رفت و خود را روی قدم های آن حضرت انداخت.
باید نسبت به ائمه علیهم السلام اینگونه باشیم . ضمن رعایت ادب ، محبت و ارادت هم بورزیم . خدا رحمت کند یکی از استادان ما را! انگشتری خیلی خوبی داشتند که انگشتر دستشان بود. آن را به یکی از دوستانمان هدیه کردند. یک دوست دیگر گفت: چرا به ما ندادند؟ دیگری گفت: اگر صلاح می دانست، به تو هم می داد.
همیشه لطف از بالا به پایین است. ایشان خودشان باید عطا کنند؛ نه این که توقع عطا داشته باشی. همان استاد گفت: من هرگز از استادم – با این که توانایی های زیادی داشت- چیزی تقاضا نکردم؛ هر چیزی به من داد، خودش لطف کرد.
شیعه مشتاق زیارت امام زمان علیه السلام است؛ لیکن اشتیاق و عشق به جز طلب کاری است. ما ذره ایم؛ عددی نیستیم که طلب کاری کنیم . باید زمینه ی دل و جانمان را به گونه ای کنیم تا او خود لطف کند؛ چرا که ما مصلحت خود را نمی دانیم .
چه بسا زیارت امام علیه السلام در دوران غیبت ، برای دیدار کننده تبعاتی مشکل زا در پی داشته باشد؛ از آن جمله که مثلا انسان رازداری نتواند یا دچار چنان عجب و غروری شود که از تمام عبادت ها دور بیفتد و تصور کند که به جایی رسیده است.

  • Submitted by
  • Answered by